فرناس

می‌آمد از برج ویران مردی که خاکستری بود

فرناس

می‌آمد از برج ویران مردی که خاکستری بود

قمار آدم و سیب

زمین به دور خودش باز در خزیدن بود

و نبض  حادثه‌ای  تلخ  در  تپیدن  بود

خدا نشسته به بازی قمار آدم و سیب

برای  بار  امانت  به دوش بردن بود

گناه، معنی این واژه را نمی‌فهمم

تمام حادثه از ابتدا معین بود

برای  مردم این سرزمین  بی‌فرجام

خدا زسلسله‌ی چوب و سنگ و آهن بود

مرا چگونه  به  بالا  نوید  می‌دادید؟

تمام زندگی اشک در چکیدن بود

نظرات 1 + ارسال نظر

بسیار زیبا !
احسنت !

گناه، معنی این واژه را نمی‌فهمم
تمام حادثه از ابتدا معین بود

مخصوصا این بیت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد